گلهائی از گلستان

گلستان سعدی به زبان امروز و عکسهای دیدنی

گلهائی از گلستان

گلستان سعدی به زبان امروز و عکسهای دیدنی

چه خواسته هایی داری؟ (1)

قسمت دهم       چه خواسته هایی داری؟ (1)

دومین قدم، برای این که قانون جذب برایت کارایی داشته باشد این است که ببینی چه می خواهی؟با برداشتن این قدم،راهت را مشخص می کنی و تمام انرژیت را صرف خواسته هایت خواهی کرد.افراد را می توان به دو دسته تقسیم کرد: 1- آنهایی که می دانند چه می خواهند. 2- آنهایی که نمی دانند چه می خواهند.

آنهایی که می دانند چه می خواهند،معمولا" بخشی از راه را طی کرده اند.این دسته از افراد فقط باید برای تقویت اهدافشان و رسیدن به آنها،لیستی از خواسته هایشان تهیه کنند و آن اهداف را محور کارهای روزانه خود قرار دهند و با تقویت انرژی مثبت خود،در راستای آن اهداف برنامه ریزی و حرکت کنند.

اگر شما جزو این گروه هستید،همین حالا با صرف وقت لازم و دقت،لیستی از خواسته هایتان تهیه کنید.

گروه دوم کسانی هستند که تا حالا فکر نکرده اند از زندگی چه می خواهند وتنها می دانند چه نمی خواهند.این گروه با اندیشه و صرف انرژی،آن چیزهایی را که نمی خواهند به سوی خود می کشند.کسانی که دراین گروه قرار می گیرند،باید ابتدا لیستی از چیزهایی که نمی خواهند تهیه کنند. به فرم زیر توجه کنید.

الف:چیزهایی که نمی خواهم                     ب:چیزهایی که می خواهم

  به قدرکافی پول ندارم .

اجاره ام را به سختی می پردازم.

نمی توانم آنچه می خواهم بخرم.

روابطم با دیگران خوب نیست.

زود بیمار می شوم.

توجه به چیزهایی که نمی خواهی به تو کمک می کند تا چیزهایی را که می خواهی بهتر بشناسی و بیشر وقتت را صرف آنها کنی.هرگاه تضاد را در زندگیت ببینی،به طور طبیعی و خود کار به وضوح دست پیدا می کنی. فرض کنید دوستی به منزل شما آمده و درحالی که با شما صحبت می کند کانال تلویزیون را هم عوض می کند و روی برنامه ای می گذارد که شما اصلا" دوست ندارید آن را ببینید.شما چند دقیقه تحمل می کنید و در نهایت خودتان کانال را تغییر می دهید تا برنامه مورد علاقه تان را ببینید.شما با این کار ، از چیزی که نمی خواستید به سمت چیزی که می خواستید تغییر جهت دادید.اول متوجه شدید که کدام کانال تلویزیونی را دوست ندارید.سپس دست بکار شدید و کانال مورد علاقه خود را پیدا کردید.شناسایی چیزهایی که می خواهید،از طریق چیزهایی که نمی خواهید هم همین حکم را دارد.

گاهی،افراد بر سر چیزهایی که می خواهند یا نمی خواهند نمی توانند با خود کنار بیایند. در اینجا چند عنوان کلی ذکر می شود که به شما کمک می کند تا بتوانید زودتر خواسته هایتان رابشناسید.

سعی کنید اول در این زمینه ها به وضوح برسید:

شغل و حرفه- پول- نوع زندگی- روابط دوستی- ارتباط زناشویی- تعلیم وتربیت و….

مطالب فوق به شما کمک می کند تا راحت تر خواسته ات را شناسایی و تعیین کنی، ارتعاشات را بالا ببری و بپذیری که آنچه می خواهی به زندگیت راه می یابد ودر مناسباتت کارایی دارد.

درمراحل بعدخواهید آموخت که چگونه ارتعاشات خود را بالاببرید و برای خواسته هایتان امواج مثبت بفرستید.

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک          چو درد در تو نبیند،چه را دوا بکند

قانون جاذبه(2)

قسمت نهم -        قانون جاذبه(2)

درآغاز سخن امروز،لازم است براین نکته تاءکید کنم که خواندن مطالب این مجموعه به تنهایی کافی نیست واگربه آنها عمل نشود هیچ تغییری در زندگی شماحاصل نخواهد شد،پس اگرخواهان تغییرات اساسی درزندگی خود هستید،باید مطالب گفته شده را به دقت بخوانید و به آنهاعمل کنید. بااین کار،شروع به احضاریکی ازبزرگترین قوانین کائنات یعنی قانون جذب می نمایید.(تو به همان چیزی که بیشتر در فکرش هستی تبدیل می شوی.)

اولین قدم در این راه این است که گفتارخود را اصلاح کنید و از به زبان آوردن کلمات منفی،خودداری نمایید.مثلا"،اگرمریض هستید و کسی از شما حالتان را می پرسد،به جای گله وشکایت،بهتراست بگویید:احساس می کنم دارم بهتر می شوم.یا اگر کسی از کسب و کار شما بپرسد،هر چند از اوضاع و احوال ناراضی باشید خوب است بگویید:اوضاع رو به بهبودی است.جملاتی از این قبیل،چیزهای خاصی را بیان نمی کنند ولی حامل بار مثبت هستند و به ضمیر نا آگاه شما این را القاء می کنند که به دنبال بهبودی باشد زیرا شما چنین  فکر می کنید.

این نکته،بسیار مهم است که ما در گفتار روزانه،با دید گاه مثبت حرف بزنیم تا از تاثیرات مخرب افکار منفی مصون بمانیم.پس باید از گفتن جملاتی از این قبیل خودداری کنیم:

من آدم بد شانسی هستم.

باید از صبح تا شب جون بکنم تا زندگیم را اداره کنم.

هر قدمی که به جلو می روم،دو قدم به عقب بر می گردم.

پول از این دست می آید و از آن دست می رود.

هیچکس قدر مرا نمی داند.

این جملات ممکن است از سر عادت گفته شود ولی تاثیر زیان آوری را روی ضمیر نا آگاه شما می گذارد و شما را با خود به جایی می برد که اصلا دوست ندارید بروید.حال می توانید جای آن جملات را با جملات مثبتی از این دست عوض کنید:

من خیلی خوش شانس هستم.

هر کاری را شروع میکنم،موفق میشوم.

پول در آوردن برایم خیلی آسان است.

اگر دست به خاک هم بزنم طلا میشود.

همه چیز بر وفق مراد است.

جملات دیگری هم وجود دارند که شما و انرژی شما را بیشتر به آنچه نمی خواهید هدایت می کنند مانند:فراموش نکن- دستپاچه نشو- نگران نباش- دیر نکن- نگاه نکن و...

هر چه بیشتر از نفوذ کلام با خبر باشید بیشتر می توانید جلوی زبانتان را بگیرید و عبارات منفی به کار نبرید.حالا اگر می خواهید بدانید در این لحظه چه نوع امواجی را می فرستید،کافی است ببینید الآن چه احساسی دارید.اگر احساس خوبی دارید ،بدانید در حال فرستادن امواج مثبت هستید و اگر احساس بدی دارید،امواج منفی می فرستید.هنگامی که احساس خوبی ندارید،نباید بگذارید این حالت ادامه پیدا کند و بلافاصله باید این احساس را تغییر بدهید.من در چنین مواقعی جکهای خنده دار را مرور می کنم یا صحنهء فیلمهای کمدی را به یاد می آورم یا سعی می کنم واقعه ی خنده داری را که برای خودم یا کس دیگری اتفاق افتاده مجسم کنم سپس می خندم و نمی گذارم افکار منفی به ذهنم برگردند.

دوستی تعریف می کرد:روزی با پسرم،برای خرید به بازار رفته بودیم.در میان راه پولهایمان تمام شد.به چند بانک سر زدم تا از کارتم پول برداشت کنم ولی همه ی خود پردازها قطع بودند.تصمیم گرفتیم به خانه برگردیم ولی فقط هشتصد تومان پول داشتم در صورتی که کرایه ماشین هزار تومان می شد.از ته دل گفتم:خدایا ممکن است به ما دویست تومان بدهی تا ما بتوانیم به خانه برویم.چند دقیقه بعد،در حالی که در خیابان سرگردان بودیم دیدم یک اسکناس صد تومانی جلوی پای من افتاده و یکی هم جلوی پای پسرم.آنها را برداشتم و خدا را شکر کردم و به کمک آن خودمان را به خانه رساندیم.

                                            ادامه دارد..... 

قانون جاذبه (1)

قسمت هشتم-     قانون جاذبه (1)

    برای درک قانون جاذبه، ناچارم مقداری درباره فیزیک با شما صحبت کنم.البته توقع ندارم که شما برای درک این موضوع فیزیک بخوانید.تنها یک اشاره گذرا به مطالب فیزیکی که همه در دوران دبیرستان خوانده اند می شود.ما می دانیم که انرژی در جهان بوده و هست و هیچگاه به میزان این انرژی نه افزوده می شود و نه چیزی از آن کاسته خواهدشد. به این قانون اصل بقای انرژی می گویند.تنها تغییری که در انرژی پدید می آید این است که انرژیها به یکدیگر تبدیل می شوند ولی میزان آن همیشه ثابت است.انواع انرژیهای شناخته شده که ما با آنها سر و کار داریم عبارتند از: انرژی حرکتی-انرژی حرارتی-انرژی الکتریکی-انرژی اتمی و.... و باز می دانیم که هر ماده از اتم تشکیل شده که این اتم دارای هسته ای است که از پروتون و نوترون تشکیل یافته و الکترونها که دارای بار مثبت و منفی هستند به دور این هسته در گردش اند.آرایش الکترونی هر اتم به گونه ای خاص است ودر اثر عواملی مانند حرارت تغییر می کند.از این خاصیت فیزیکی استفاده های متعددی می شود،مثلا برای اینکه فلزی را خاصیت مغناطیسی پیدا کند،با عبور جریان الکتریکی از آن آرایش اتمی آنرا تغییر می دهند و در آن خاصیت مغناطیسی به وجود میآورند و دارای قطب مثبت و منفی می شود.این قانون در همه جا حاکم است و واژه قانون جاذبه نیز بیانگر این قانون در طبیعت است.

بدن ما هم از این قاعده مستثنی نیست و ما از طریق اندیشه خود،این ارتباط را با کل هستی برقرار می کنیم.از نظر فیزیکی،همه ما وهر چه در اطرافمان وجود دارد از انرژی تشکیل شده است.این انرژی سرعتهای گوناگون و کیفیت متفاوت دارد به همین دلیل چیزهایی که جامد و بی حرکت به نظر می رسند در حقیقت در نوسانند(چون در داخل اتمهای این اشیاء،حرکت وجود دارد)و این نوسانات با سرعتی نزدیک به سرعت نور انجام می پذیرد.همه این انرژی ها گر چه دارای نوساناتی متفاوت هستند،ولی دارای ارتباطی متقابلند و می توانند بریکدیگراثربگذارند.اندیشه، شکل ظریف وسبک انرژی است و می تواند با سایرانرژی ها،هماهنگ و مرتبط شود.بنابراین هرگاه درباره ی چیزی که مایلید برایتان اتفاق بیفتد بیندیشید،از این توانایی برخوردارهستید که ایده ی خودرا به صورت تصویری د لخواه ببینید و آن را قطعی تلقی کنید.

اندیشه می توانددارای بارمثبت( انرژی مثبت)-یابارمنفی(انرژی منفی)باشد.خیلی مواقع دیده اید،که فردی وارد میهمانی یا مجلسی می شود و با ورود او،یکباره جومجلس عوض می شود وهمه احساس شادی می کنند.این شخص به سبب انرژی مثبت وارتعاشات بالایی که ازخود ساطع می کند(که دررفتاروحرفهایش متجلی می شود)روی دیگران اثرمثبت می گذارد وهمه را به وجد می آورد.عکس این مطلب هم صادق است یعنی،بعضی افراد با ورود به مجلسی،سکوت و خمودگی را با خود به ارمغان می برند.این گونه افراد،حامل انرژی منفی(بار منفی)هستند.

اکثرانسانها درطول روز،درحال حرکت ازانرژی مثبت به منفی،یا منفی به مثبت هستند.عده ای هم همیشه یا روی فرکانس مثبت هستند یا منفی.اینهاهمان کسانی هستند که از آنها بانام خوشبخت یابدبخت یادمی شود.

ارتعاشات یا احساسات مثبت توسط،عشق- لذت- وفور- آرامش- مهرومحبت- خرسندی-قدردانی و......پدید می آید و احساساتی از قبیل،ترس- خشم- ناامیدی- سرخوردگی-دروغ- حسادت- انتقام و......حاوی ارتعاشات منفی هستند.ازاین رو،بسیارمهم است که از ارتعاشات خود آگاه باشیم،چون این ارتعاشات همانند خودرا به سوی ماجذب می کنند.

یک روز با دوستی مشغول صحبت بودم. او از شلوغی مترو گله داشت و می گفت:به سختی از خانه تا محل کارم می آیم.به او گفتم:صبح قبل از خروج ازمنزل،تجسم کن وقتی وارد ایستگاه مترو می شوی قطارخلوتی می رسد وتوسوار می شوی وراحت به محل کارت میرسی.فقط باید باورکنی که این اتفاق خواهدافتاد.چندروزبعد که اورادیدم گفت:راحت شدم..از آن وقتی که تجسم را یادگرفته ام،هرروز قطارخلوتی نصیبم می شود وراحت به محل کارم می رسم.

دنباله دارد......